سید محمد عطائی | شهرآرانیوز؛ نیلا غفوری هم استادکار خیاطی است و هم در مسیر گویندگی، صداپیشگی و مجریگری قدم گذاشته است. صحبت که میکند تصور میکنید پیچ رادیو باز است و مجری شما را مخاطب قرار داده است.
این هنرمند خوشذوق و جوان ساکن محله امیرالمؤمنین (ع) پای ثابت بیشتر برنامههای گروهی محله است و یکجا نمینشیند.
او اکنون رابط بهداشت محله است و با اینکه مهاجر افغانستانی است، به نوعی عضو افتخاری شورای اجتماعی محله نیز هست.
ساعتی مهمان خانهشان میشویم تا برایمان از دنیای صداپیشگی، مجریگری و خیاطی بگوید.
نیلا غفوری متولد ۱۳۶۸ است. او تا پیشدانشگاهی تحصیل میکند و سپس دانشگاه قبول میشود، اما بهدلیل هزینههای شهریه که از مهاجران افغانستانی دریافت میشود نمیتواند به دانشگاه برود.
پدرش بنایی میکرده، اما در حال حاضر از کار افتاده است. او از داربست سقوط میکند و کتف و زانوهایش آسیب میبیند. نیلا پس از پایان دوره پیشدانشگاهی بهطور تخصصی سراغ خیاطی میرود. هر چند او از کودکی خیاط بوده است. میگوید: «مهاجران دغدغههای خاص خودشان را دارند. سالهای سال تابستانها خیاطی میکردم تا هزینه سال تحصیلی خودم را دربیاورم. بعد از پایان درسم خواستم خیاطی را حرفهای یاد بگیرم برای همین سراغ استادم خانم دادخواه رفتم. ایشان در دانشگاه نیشابور هم طراحی دوخت تدریس میکردند. آموزشگاه خیاطی او در میدان شهدا بود. مدتی خصوصی آموزش دیدم و بعد در منزل کار میکردم. خانم دادخواه همیشه میگفت کار تو خیلی تمیز است.»
او خانواده را پشتیبان خود میداند و معتقد است اگر آنها همکاریهای لازم را با او نداشتند نمیتوانست دنبال علاقهمندیهایش برود. شیوع کرونا و قرنطینه خانگی یکی از دلایل کمرنگ شدن هنر خیاطی و رفتن نیلا به دنبال علاقه دیگرش یعنی صداپیشگی است. صداپیشگی فصل دیگر زندگی نیلاست. ۴ سالی میشود که علاقهمند این هنر شده و آن را دنبال میکند. کارش را با دکلمه شعرهای زیبا در کانال و گروههای مجازی ادبی شروع میکند. بازخورد خوب و اصرار دوستان باعث میشود که بیش از پیش علاقهمند این هنر شود. در چند مسابقه شرکت میکند و از صدا و گویندگیاش تجلیل میشود. برادرهایش هم مشوق او هستند. همه این اتفاقات باعث میشود تصمیم بگیرد این مسیر را حرفهای دنبال کند. او کار را با گروه اشعار ادبی شروع میکند.
میگوید: «این گروه هر هفته یک چالش ادبی برگزار میکرد و یک قعطه ادبی مشخص را برای خوانش در گروه میگذاشت. علاقهمندان شرکت میکردند و در پایان هفته نفرات برتر مشخص میشدند.»
نیلا تصمیم میگیرد به کلاس گویندگی برود، اما هزینه کلاسهایش بسیار گران است و از طرفی هم علاقه او به این هنر روز به روز بیشتر میشود. در نهایت یکی از گویندههای خوب شهر هرات به اسم خلیل اکبری بهطور مجازی آموزش گویندگی به نیلا را قبول میکند. استادش به او همه نکات لازم گویندگی را میگوید. علاوه بر این نیلا کتابهای مختلفی را که در این مسیر به او کمک میکند، تهیه کرده و هر روز مطالعه میکند. به نظر او همه صداها زیباست. فقط باید صدا برای گویندگی ساخته شود. او برای ساختن این صدا روزی ۵ متن را به استادش تحویل داده است.
در این باره میگوید: «استاد هم ریزبینانه به تمام نکات توجه میکرد و از من میخواست اشکالات کارم را با تمرین بیشتر برطرف کنم.»
نیلا معتقد است گویندگی فن و مهارتی است که همه امروز به آن نیاز دارند: «فن بیان اعتماد به نفس را افزایش میدهد و گوینده به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکند. صدای خوب اثر بسیار مثبتی روی دیگران به جا میگذارد به همین دلیل است که معتقدم این مهارت برای همه لازم است.»
او تصمیم دارد تا پایان همهگیری کرونا در صداپیشگی و مجریگری به جایگاه خوبی برسد. میگوید: «امسال توانستم در مراسم مختلف بهزیستی اجرا داشته باشم و هر روز به هدفم نزدیکتر میشوم.»
اجرای برنامه در رادیو خراسان
برنامه با شما برای شما روزهای جمعه ساعت ۵ بعدازظهراز رادیو خراسان پخش میشود. تاکنون ۳ بار صدای او دراین برنامه پخش شده است. میگوید: «در اجرای اولم برای این برنامه حکایتی کوتاه را انتخاب کردم و نکات مثبتی که کارشناس برنامه به من گفت باعث شد انگیزه بیشتری برای ادامه راه داشته باشم.»
نیلا دقت خوبی در خیاطی دارد و کار را به موقع تحویل میدهد. او میگوید: «کسی که مسافر است نمیتواند یکی ۲ هفته یا چند ماه صبر کند که لباسش حاضر شود برای همین کار سریع و تمیز میخواهد. من هم وقت میگذاشتم و شب و روز نداشتم تا کار حاضر شود و بهموقع دستشان برسد.»
از جاهای مختلف دور و نزدیک به سبب تمیزی کارش سفارش دوخت میگیرد. او میگوید: «کارم تمیز و بادقت است و مشتریهایم اکثرا لباسهای دوخته شدهام را تن فرد دیگری دیدهاند و سفارش میدهند. لباسها میدوزم و ارسال میکنم. البته که هم کرونا کار را کم کرده و هم من با اینکه خیاطی را خیلی دوست دارم، اما کمی خسته شدهام.» او ترجیح میدهد بیشتر بر هنر صداپیشگی تمرکز و در آن پیشرفت کند.
او دوست دارد در آینده یک مجری موفق و گویندهای بینظیر باشد. در رادیو گویندگی کند و در تلویزیون اجرا کند. نیلا توانسته با درآمد خیاطی برای کار صداپیشگی، لپتاپ تهیه کند و بلندگوی حرفهای هم تازه به دستش رسیده است.
او قصد دارد اتاقی با دیوارپوش اکوستیک تهیه کند تا بتواند در آن پادکست، کتاب صوتی و متن ادبی برای علاقهمندان بسازد: «بسیاری از دوستانم تمایل دارند متن خاصی را به عزیزانشان هدیه دهند و آن متن را به گویندگان سفارش میدهند. درآمد گویندگی و اجرا بسیار خوب است. اما استرسهای خاص خودش را هم دارد. بهویژه اجرا که تمرین زیادی میخواهد، باید متن مناسب برایش انتخاب کرد و از همه مهمتر در موقعیتهای اضطراری برنامه را بهخوبی جمع کرد.»